معرفی کتاب| همسفر آتش و برف
به گزارش نوید شاهد همدان، رمان مستند "همسفر آتش و برف" به قلم فرهاد خضری مجموعه خاطرات تلخ و شیرین فرحناز رسولی از 25 سال زندگی مشترک وی با سردار شهید سعید قهاری سعید است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«صدّامحسین» باز کردهای عراقی را آواره ایران کرده و این
بار سعید با یک خواهش آمده ببیندت.
میگوید: اگه بهت بگم بیا لب مرز، بیا این زنهای آواره رو بازرسی
بدنی کن، از دستم دلخور میشی؟
اینجا مریوان است، 14 فروردین سال 1370، چند روزی بعد از به
دنیا آمدن فاطمه و عید ديدنیهای آشنایان و تنهایی دوباره تو. سعید فرمانده سپاه
است و مسئول خط مرزی مریوان.
میگویی: دلت میاد این بچه شیرخواره رو ولکنم، پاشم بیام اونجا؟
میگوید: من به فاطمه نگفتم بیاد، به تو گفتم بیا. اگه تو دلت
به اومدن رضا بده، خودت هم بلدی یه فکری برای فاطمه بکنی.
شادی و هراس به دلت چنگ میزند و نمیدانی چه بگویی. این اولین
بار است که سعید از تو خواسته با او به مأموریت جنگی بروی. اولین بار است که همراه
سعید از خانه و بچهها و حریم این شهر دور میشوی. اولین بار است که پابهپای سعید
جایی میروی که با او بودنش تمام سختیها و تلخیها را برای تو شیرین خواهد کرد.
میگویی: گیرم که بچهها رو گذاشتم پیش همسایه. آخه من بلد نیستم
باید چکار کنم.
میگوید: بلدی نمیخواد که خودم یادت میدم.
میگویی : نه... نه... منظورم این نیست که بلد نیستم.
منظورم اینه که مطمئنی اونجا برای زنی با حال و روز من امنه؟
میگوید: مطمئن نیستم، ولی مرد که هستم. بهت قول مردونه میدم
نذارم هیچ خطری اونجا تهدیدت کنه.
دردت فقط این چیزها نیست.
میگویی: پیش خودت نمیگی شاید اونجا کم بیارم؟ شاید گریه ام
بگیره؟ شاید حرف نامربوط بزنم؟ شاید یه چیزی از یه کسی ببینم نتونم مثل تو طاقت بیارم،
بزنم همه کاسه کوزهها رو سر تو یا هر کس دیگه ایی بشکنم؟
میگوید: تو دل بده و بیا، همه اینهایی رو که گفتی گردن من.
میگویی: راستش رو بگو، سعید. یعنی الان توی تموم این مریوان
یه زن پیدا نمیشه که پاشه بیاد اونجا بهتون کمک کنه؟
میگوید: هستنش که هست منتهی من وقتش رو ندارم پِی یه مطمئنش
بگردم. بعد هم اینکه اگه تو بیای، دل بعضیها قرص میشه، پا میشن با جون و دل میان.
نفس راحت را با لبخند میکشی و قرص و محکم میگویی: پس میام.
بهت قول زنونه میدم و میام.
یادآور می شود، رمان مستند "همسفر آتش و برف" با تیراژ 2200 نسخه در سال 1393 توسط انتشارات روایت فتح وارد بازار نشر شد.